آخرین نوشته از اولین نگفته

یاد همه ی اونایی که رفتن و مردونه جنگیدن به خیر

اونایی که از دنیا بریدن و از همه ی لذتهای جذابش

اونایی که رفتنی بودن

اصلا به نظر من یکی از نشانه های آزاده بودن اینه که پای عقیده ای که داری تا پای جونت بری

نمی گم چه بد باشه چه خوب

میگم از روی تفکر باشه

اونایی که چشم به فردای خودشون هم  نداشتن

چه برسه به قدرت و مکنت و امثالش که این روزا زیاد دیده میشه

یاد همه ی اونایی که پای عقیده ی حاصل از تفکرشون ایستادن و کشته شدن به خیر

اونایی که هر سال که میاد سبکتر و آروم تر و دورتراز ما میشن

و ماهایی که هر سال که میاد وابسته تر میشیم

یاد همه ی اونایی که کشته شدن و جنازه هاشون پیدا نشد

یا نه بهتر بگم

گم شد

بخیر

سال نو به خانواده هاشون هم مبارک

سال نو مبارک

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

سال نو برای همه ی دوستان مبارک

به امید اینکه سال آینده

سال شروع موفقیت های بیشتر و سلامتی باشه برای همه ی عزیزان

خوش بگذره

یاری دهی نیست (اولین شعر من)

چرا یاری دهی نیست؟ نمی دانند غمگینم؟ چرا شادند آنان؟ من دلیلی بحر خوشحالی نمیبینم چرا خشکیده چشمانم؟ چرا اشکی نمیریزند تا که بشکنند این بغض سنگینم؟ چرا آن دوستان دیگر سراغ من نمیگیرند؟ چرا آنان محبت را به چشمانم نمیبینند؟

شهید باکری و فرماندهی

یک جزوه داشتم میخوندم رسیدم به این خاطره شهید باکری به فرماندهان زیر دستش می گفت : شما فقط در لفظ فرمانده اید در حقیقت تک تکتان نوکر این بچه های بسیجی هستید. خدمتگذار بودن در نظام اسلامی یعنی نوکر بودن. مقایسه این جمله با بعضی از مدیران حال کشور جالب بود

ویکتور هوگو

به نام ایزد مهربان

تولد: 26 فبریه 1802 _ فرانسه
مرگ: 22 می 1885 _ پاریس - فرانسه

ویکتور هوگو یکی از مهمترین و بزرگترین رمان نویسان به سبک رمانتیکی در فرانسه و کل جهان میباشد. بیشتر مردم او را بخاطر "بینوایان" و "گوژپشت نتردام" میشناسند.
این نویسنده مشهور تاریخ در طول عمر دراز خود تلاش زیادی میکرد... و نهایت این تلاش ها به آنجا ختم شد که او قادر بود در هر روز بیشتر از 20 صفحه شعر بنویسد!