تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

کار های ممنوعه

۱- جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.
 
۲- تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای ۱۵ برای تقلب به زندان فرستاده می شوند.
 
3- مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال ۷۹ در عراق ممنوع بود.
 
4- در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود.
 
5- در آریزونای آمریکا، کشتن و شکار شتر ممنوع است. 
 

ادامه مطلب ...

دوست عزیز

از وقتی سقف خانه مان چکه می کند از باران بدم می آید.. از وقتی مادرم پای دار قالی مُرد از قالی بدم می آید، از وقتی برادرم به شهر رفت و دیگر نیامد از شهر بدم می آید، از وقتی پدرم شبها گریه می کند از شب بدم می آید، از وقتی دستان آن مرد سرم را نوازش کرد و بعد به پدرم سیلی زد از دستهای مهربان بدم می آید.. از وقتی خواهرم پاهایش زیر گرمای آفتاب تاول می زند از آفتاب بدم می آید، از وقتی سیل آمد و مزرعه را ویران کرد از آب بدم می آید و تنها خدا را دوست دارم!!! چون او باران را فرستاد تا مزرعه مان خشک نشود!!! چون او شب را می آورد که اشک های پدرم را هیچ کس نبیند!!! چون او مادرم را برد پیش خودش که او هم گریه نکند!!! چون او به برادرم کمک کرد که برود تا آنجا خوشبخت تر زندگی کند!!! چون من دعا کردم و می دانم دستهای آن مرد را که به پدرم سیلی زد فلج خواهد کرد!!! چون او آفتاب را فرستاد تا مزرعه جوانه بزند!!! چون او سیل را جاری کرد تا گناه انسان را از زمین بشوید!!! پیروز و سربلند باشید سردبیر

بعضی از اشخاص بنا به دلایلی نام یا نامهای مستعاری برای خود انتخاب می‌کنند. در پاره‌ای موارد این نامهای مستعار جایگزین نام اصلی شده و دیگر کسی آن شخص را به نام اصلیش نمی‌شناسد.

در جدول زیر اسامی مستعار تعدادی از شخصیتهای سیاسی، هنری و ادبی ایران درج گردیده که مشاهده آنها خالی از لطف نیست 

 

 

 

لطفا به ادامه مطلب توجه کنید

ادامه مطلب ...

یادی از زنده یاد دکتر محمد مصدق

یادی از زنده یاد دکتر محمد مصدق رئیس دفتر مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری گوشه‌ای از خصوصیات او را این گونه نقل می‌کند: قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچه‌های احمدآباد همیشه در خانه‌اش بود و اینها را بزرگ می‌کرد.زندگی‌اش فوق‌العاده ساده بود . چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمی‌گرفت.یک کلمه دروغ از دهانش درنمی‌آمد. یک وعده حرام نمی‌گفت. بیست و هشت‌ماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد. همه خرج‌ها را شخصا می‌پرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق می‌داد.همچنین عیدی‌ها و هزینه‌ها و پاداش‌ها را. دکتر مصدق در عرض بیست ‌و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصد‌هزار تومان خرج کرد.مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمی‌ترین دوستانش نمی‌پذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی ، از دوستان مصدق، ادامه مطلب ...

از دوستی هایتان

مسئله این است که دیگران انگار فراموش کرده­اند یا هیچ­وقت ندانسته­اند که من نیز می­رنجم، که درون من نیز احساسی هست به نام غرور، عزت نفس –یا هر چه می­نامیدش- که می­شکند، فرو می­ریزد. شاید بگویید تقصیر خودم است، اما... من انتخاب نکردم که این­گونه باشم. من انتخاب نکردم که نتوانم عصبانی شوم، داد بکشم یا اشتباهات کرده و نکرده دیگران را توی صورتشان فریاد کنم. من حتی سعی هم کردم... نشد. کمی که بزرگ می­شوی و از گوشه امنت بیرون می­آیی تازه می­بینی می­شود کسانی که پشتشان ایستاده­ای از پشت خنجر زنند؛ می­شود آنهایی که بی­دریغ دوستشان داشتی... هیچ­وقت میان این همه آدمی که می­شناسم، این­گونه تنها نبوده­ام.