تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

تنها

رنگ های سیاه و خاکستری را گویی بر آسمان پاشیده اند ،اسمان هم حال عچیبی دارد .در حالی که در دستانم سیب سرخی است ،چشمانم را بسته ام و سفرنامه فروغ به ایتالیا را گوش می دهم قسمت دهم می باشد و حالا فروغ در کنار دریا هست ،با تعدادی بچه همبازی شده است برای اون هم دنیای بچه ها پر از معصومیت و پاکی است .دلم برای کودکی هایم تنگ شده است ،این روزهایم پر است از سوال ؟دارم به این تنیجه می رسم که نمی شود در این دنیا خیلی هم صادقانه زندگی کرد به همان اندازه که انسانتر می شوی به همان اندازه هم تنهاتر، نمی شود از چاشنی چاپلوسی، دروغ، تهمت، تمسخر استفاده نکرد این روزها هر چند که از این چاشنی ها کمتر استفاده می کنم روز به روز تنهاتر می شوم ولی من عاشق این تنهایی هستم عاشق اینکه خودم باشم برای هیچ چیز و هیچ کس نقش بازی نمی کنم ،این روزها دیگران این را به مغرور بودنم نسبت می دهند ،ولی یه اعتراف همیشه از این صفت بی نهایت متنفر بودم حس می کنم اولین صفتی است که انسان را به نابودی می کشد،هیچ دلیلی نمی بینم برای توضیح به دیگران چون یاد گرفتم که در این زندگی تنها اندک چیزهایی برایم مهم باشند.

خاموشی فطرت

خاموشی فطرت فاجعه است امروز فاجعه ای بس ناچیز جلوه شده ولی افسوس اخرین بار صدایت نهیبی عاشقانه بود ولی ای کاش بودنت نیز اینگونه بود ای انسان اسمان سراسیمه بود اما نه وجود ما مملوئ از پیوند ها بود سست و سست همچون تار عنکبوتی تار تنیده مغرور بر تار خود اهسته در کمین نشسته صید را همچون امیدمان که درخواست کردیم همه را هیچ را ! و او یابنده است به اندازه دقت و قدرت تارش و فضل و رحمتی که ان را امید دارد و اما ما دو انسان پست پنداشته خود را بازیکنان با سرنوشت خویش چشم بندی بسته نامرئی مزد اینگونه گذشت خویش! خاموشی فطرت فاجعه است امروز فاجعه ای بس ناچیز جلوه داده شده ولی افسوس!(عرفان)

قانون

قانون صف:

اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

قانون تلفن:

اگر شما شماره‌ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:

بعد از این که دست‌تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

 

قانون کارگاه:

اگر چیزی از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترین گوشه ممکن خواهد خزید.

قانون معذوریت:

اگر بهانه‌تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین‌تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:

وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

 

قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می‌یابد.

 

قانون نتیجه:

وقتی می‌خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی‌کند، کار خواهد کرد.

قانون بیومکانیک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

قانون تئاتر:

کسانی که صندلی آنها از راه‌روها دورتر است دیرتر می‌آیند.

قانون قهوه:

قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس‌تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

دلایل مشورت پیامبراعظم(ص) با یاران خود و مسلمانان

۱-شخصیت دادن به امت خود با توجه به عنایت واحترام به آنها

۲-آزمایش اصحاب (تشخیص صاحب نظران خیرخواه از فرصت طلبان )

۳-رشد فکری مردم وپرورش استعدادهای بالقوه اصحاب

۴-استفاده از تایید مردم تا احساس تحمیل و اجبار نکنند

۵- آگاه شدن مشورت شوندگان از نقاط قوت وضعف نظرات خود تا ضمن بررسی نظرات آراء خود را تصحیح کنند واشتباه واختلاف برطرف گردد

۶-اینکه بیشتر بدانند که حکومت آنها استبدادی نیست وپذیرش برنامه های حکومت برای امت سنگین نیست وآسان میشود  

۷-برای سهیم شدن درنیک وبدحوادث۰ ودرصورت شکست انتقادبیجا نکنند

۸- اینکه خلق خدا بدانندنزد رسول خدا احترام دارند واورا قیم وفرمانده بی چون وچرا ندانسته بلکه اورا خادم واقعی خدا وخلق خدا بدانند

ادامه مطلب ...