تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

(آخیش)

خدایا این چند روزه خیلی دارم باهات درد دل میکنما


خیلی گیر دادم نه؟ اما خوبه....تا باشه از همین گیرهای سه پیچ!


خداجون دارم فکر میکنم اگه بتونم خودم رو در برابر وسوسه های شیطون و نفسم حفظ کنم چه حالی میده

چه لذتی داره وقتی از لذت گناه کردن چشم پوشی کنم فقط به خاطر گل روی تو خدا جونم

فقط به خاطز اینکه با خودم بگم سعید...خدا ازت توقع نداره ها....

خدا دلش میخواد بندۀ نازنینش باشیا...

خدایا چقدر در طول روز کهنه کثیف میکنم و باز تو...

ای مهربان تر از مادرم

کبوتر سفید

آبی، خاکستری، سیاه 

در شبان غم تنهایى خویش 

عابد چشم سخنگوى توام

من در این تاریکى 

من در این تیره شب جانفرسا 
زائر ظلمت گیسوى توام

گیسوان تو پریشانتر از اندیشه من
گیسوان تو شب بى پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوى تو
موج دریاى خیال
کاش با زورق اندیشه شبى
از شط گیسوى مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر مى کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه عمر سفر مى کردم
من هنوز از اثر عطر نفسهاى تو سرشار سرور
گیسوان تو در اندیشه من
گرم رقصى موزون
کاشکى پنجه من
در شب گیسوى پر پیچ تو راهى مى جست
چشم من چشمه ى زاینده ى اشک

ادامه مطلب ...