تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

فروغ

تنها ام و عطر تنت در خانه جاریست

بوی زلفت که از خاطراتم می تراوشد

بر هوای اتاق مستولی شده

و مرا مدهوش کرده

یاد نجابت آن نگاه شرمگین

خرمن شوق وجودم را به آتش کشاند.

برای باز آمدنت حیاط خانه را

با خون خود سنگفرش میکنم

که زلاله ی چشم مستت

مرا به دنیای درون خود برگردانیده است...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد