شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم !
حضرت یحیی فرمود : من میل ندارم ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند .
شیطان گفت :مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند :....
شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم !
حضرت یحیی فرمود : من میل ندارم ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند .
شیطان گفت :مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند :....
۱) عده ای مانند شما معصومند ، ار آنها مایوسیم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند
۲) دسته ای هم بر عکس در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم
۳) دسته ای هم هستند که از دست انها رنج می بریم ؛ زیرا فریب می خورند ؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند دفعه دیگر که نزدیکه که موفق شویم ،؛ اما آنها دوباره به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند . ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم .
از کتاب ارزشمند دکتر شریعتی (هبوط در کویر)
آن زمان ظرفیت دلها یک نفر بود آن زمان سوی چشم توان دیدن یک نفر را داشت آن زمان زبان برای یک نفر لب می گوشود و آن زمان عشق زیبا بود و آن زمان عشق حرمت داشت و آن زمان خدا عشق را دوست داشت .
و این زمان ظرفیت دلها برای تمامی آدمها جا دارد و این زمان سوی چشم به دنباله هر که زیباست این زمان زبان برای هر که یک نوع پادزهر دارد و این زمان عشق زشت است و حرمت خواب است .
تفاوت عشق در زمان نیست بلکه در ایمان است که آن زمان ایمانی بود که این زمان نمی توانی آن را پیدا کنی .
آن زمان عشق ، عاشق خدا بود که این زمان نیست آن زمان معشوق خدا بود .