از کتاب ارزشمند دکتر شریعتی (هبوط در کویر)
آن زمان ظرفیت دلها یک نفر بود آن زمان سوی چشم توان دیدن یک نفر را داشت آن زمان زبان برای یک نفر لب می گوشود و آن زمان عشق زیبا بود و آن زمان عشق حرمت داشت و آن زمان خدا عشق را دوست داشت .
و این زمان ظرفیت دلها برای تمامی آدمها جا دارد و این زمان سوی چشم به دنباله هر که زیباست این زمان زبان برای هر که یک نوع پادزهر دارد و این زمان عشق زشت است و حرمت خواب است .
تفاوت عشق در زمان نیست بلکه در ایمان است که آن زمان ایمانی بود که این زمان نمی توانی آن را پیدا کنی .
آن زمان عشق ، عاشق خدا بود که این زمان نیست آن زمان معشوق خدا بود .
قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
قانون تلفن:
اگر شما شمارهای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
قانون تعمیر:
بعد از این که دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرتترین گوشه ممکن خواهد خزید.
قانون معذوریت:
اگر بهانهتان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد شد.
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش مییابد.
قانون نتیجه:
وقتی میخواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمیکند، کار خواهد کرد.
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راهروها دورتر است دیرتر میآیند.
قانون قهوه:
قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیستان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.