تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

در عین بودنت

حسرت یعنی  

رو به رویم نشسته ای و باز خیســـــی چشمـــانم را  

آن دستمال خشک بی احساس پاک کنم 

حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد  

اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم  

حسرت یعنی تـــو 

که در عین بودنت  

داشتنت را آرزو می کنم.... 

تبریک روز جهانی تخم مرغ به آقا خروسه و سرکار خانم

راستش نمی دونم از کمی سواده  کمی مطالعاته  یا مشغولیات زیاده  چیه که من تا امروز نمی دونستم  تخم مرغ هم روز جهانی داره و روز ۱۷ مهرماه روزشونه بهر صورت خوش به حالش . ولی عجب روزی فهمیدم میگن تخم مرغ شانه ای ۹ هزار تومن یعنی ۹۰ هزار ریال یعنی یه تخم مرغ ۳۰۰ تومن . واقعا جای تبریک داره به مرغانه ها به مرغ ها که اینقد تخممرغ های خوبی پرورش می دن  به خروس ها که اینجور تخم های خوبی می کارن به تخم مرغ خوران (صنف دانشجویان - مجردان - قشر آسیب پذیر و همه و همه) به تخم مرغداران به مسئولین امور تخم مرغ . البته تبریک ویژه ای هم باید گفت به وزرا و  وزارت خانه ها مرتبط که در داستان تخم مرغ شریکند . امسال با تلاش شبانه روزی موفقیت آمیز همه دوستان برادران و زعمای قوم تخم مرغ به شانه ای ۹۰هزار ریال رسید . حساب می کردم ببینم با حقوق اداره کار چند تا تخم مرغ می شود ابتیاع نمود دیدم خیلی زیاد می شه از حساب کتاب من بیرونه . ما که هر سال حقوقمان بر اساس تورم افزایش پیدا می کنه و امسال اعمال افزایشش همزمان شده به افزایش قیمت تخم مرغ  و دارن همزمان با روز جهانی تخم مرغ عقب مانده ها رو می دن . (حتما حکمتی داره و حرکتی حساب شده بود)ولی من نمی دونم چرا این تخم مرغ ها از این قانون تبعیت نمی کنند که به اندازه تورم افزایش داشته باشند نکنه زور دولت فقط به ما می رسه که دم دستشیم  یا هم تورم یه چیز دیگه هست و ما نمی دونیم  یا هم اینکه نگران اقدامات بعدی خروس ها هستند .

اصلا قاطی پاتی شد هدف تبریک بود به دل نگیرید 

  

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست این خاک چه زیباست ولی خاک وطن

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست
آواره ام و خسته و سرگشته و حیران هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست
آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی ست دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چوتهران لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است 

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست