تنها

تنها تمام وجودم

تنها

تنها تمام وجودم

باز باران

باران باز باران بی ترانه باز باران با تمام بی کسی های شبانه می خورد بر مرد تنها می چکد بر فرش خانه باز می آید صدای چک چک غم باز ماتم من به پشت شیشه تنهایی افتاده نمی دانم ، نمی فهمم کجای قطره های بی کسی زیباست نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد کجای ذلتش زیباست نمی فهمم کجای اشک یک بابا که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده کجایش بوی عشق و عاشقی دارد نمی دانم نمی دانم چرا مردم نمی دانند که باران عشق تنها نیست صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست کجای مرگ ما زیباست نمی فهمم یاد آرم روز باران را یاد آرم مادرم در کنج باران مرد کودکی ده ساله بودم می دویدم زیر باران ، از برای نان مادرم افتاد مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود نمی دانم کجــــای این لجـــــن زیباست بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست و آن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست و باران من و تو درد و غم دارد خدا هم خوب می داند که این عدل زمینی ، عدل کم دارد

حدس زدن

 

 

 

دوستان عزیز شما میتونید در بخش نظرات حدس بزنید این دو شخصیت بر جسته جهان چه کسانی هستند لطفا نام  این دو نفر رو نام ببرید با تشکر از شما عزیزان

مدیریت آژانس

با عرض سلام به تمامی همشهریان عزیز این تاکسی سرویس با بیش از شش سال سابقه فعالیت در امرحمل و نقل درون شهری و برون شهر سابقه درخشانی نزد مشتریان و همشهریان عزیز در این شهر دارا میباشد امید هست که این راه را با حمایت تمامی عزیزان ادامه دهیم این تاکسی سرویس با دارا بودن ماشین های ایرانی و خارجی در بین تمامی آژانس های این شهر تک میباشد و با دارا بودن رانندگان با تجربه و ماهر در امر رانندگی سعی خود را در این راستا برای بهبود هر چه بهتر خدمات میباشد .




لطفا اگر نظر یا پیشنهادی در این مورد دارید با این شماره تلفن تماس حاصل فرمایید:09387095356


با مدیریت رضاباباخانی


شماره تماس آژانس 06631334030


تاکسی سرویس چلسی (4030) معمولان

زخمه ی یاد

 

زخمهءیاد چل ساله شـدی، ز چهــــچه افتادی ویرانه ترین ســـــــــــــرای این آبادی بیداد کند ، دلی شکســــــــــته ،اما خامــــوش ترین منظرهء بیــــــــدادی خوش بادسری که مسـتیش دادکند خوش داد زتو ، تـــــــجسّم ِ فریادی شیرینی و شهد ِ عالم عشـق است عشقی که تو داری و ،کنون فرهادی بیــــــــــدرد کجا بنالد ؟ هــــــــــــرگز نالندهء توئی ،کــــه زخمه ء هر یادی پیرانه ســـرم ،به مـــژده از راه رسید گفتا :که مخور غم ،که تو هــم آزادی گردونه شدم چو چرخ گردون گشـتم زین رو همه نا شاد و تو دیدم شادی! حیف از گل ِسرخی که به ماخاررسید حیف از تو مـــــدینه نه ، بغــــــــدادی  

 

 

نوشته رضاباباخانی