دیونه خونه
.
در دیوانه خانه ای که من زندگی میکنم بعضی ، بعضی دیگر را به بی انصافی متهم میکنند
.
و در دادگاهی که قاضی و دادستان و هیئت منصفه و وکیل مدافعش همه از خودمان هستند
بی انصاف ها را به اشد مجازات محکوم می کنند
.
در دیوانه خانه ای که من زندگی میکنم از همه رقم جنس و همه تخصصی بین مان هست
دیوانه گانی که بیشتر از مدعیان عقل می فهمند
.
دیوانه گانی که چماق می کشند و دیگران را به قتل دیگری تشویق میکنند ودوستان دیوانه اش برایشان هورا می کشند
.
دیوانگانی چون منگول های زعفرانی الت دست دیوانه گانی چماق دارند
.
دیوانگانی که وقتی با عشقشان قهر میکنند دنبال محلل می گردند
.
دیوانه گانی که حرف های لاتی و زیر شکمی خود را شعر می نامند و نازیده می شوند و زیبا خوانده می شوند
ادامه مطلب ...